یادداشت دانشجویی: نقدی بر صحبتهای رئیس جمهور در زنجان/ آقای روحانی، قیاس حر و سران فتنه کاملا اشتباه است!
پنجشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۱۸ ب.ظ
امید ملایی دانشجوی دانشگاه آزاد بجنورد و جانشین بسیج دانشجویی یادداشتی را در نقد سخنان آقای روحانی در زنجان نوشته است که در ادامه ی مطلب می خوانید.
متن این یادداشت به این شرح است:
رییسجمهور محترم در سفر اخیر خود به استان زنجان صحبتهایی را مطرح نمودند که موجبات تعجب را فراهم کرد از این رو بر آن شدیم تا در راستای بصیرت افزایی و روشنسازی درباره بحثهای مطرحشده چندین نکته مهم و ضروری را مطرح کنیم. ریاست محترم جمهور در زنجان فرمودهاند که که اگر اشکال و گناهی بوده به تفرقه دامن نزنیم و از آن بگذریم، چراکه ما تابع همان حسینی هستیم که توبه حر را هم قبول کرد. من در جامعه کسی را نمیشناسم که گناهی بالاتر از گناه حر و عظیم شأن را در تاریخ بعد از پیامبر (ص) و امام علی (ع) جز اباعبدالله (ع) نمیشناسم که در برابر سری که حر در برابرش خم کرد، گذشت کرده و او را در آغوش بکشد. در دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب در سال 92 رهبری معظم با تأکید بر ظلم و خیانت سران فتنه در حوادث بعد از انتخابات سال 88 فرمودند که: در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟ چرا عذرخواهی نمیکنید...؟؟ اگر منظور ریاستجمهور از توبه حر و ... مسئله سران فتنه و حصر آنها هست باید خدمت ایشان یادآور باشیم که این قیاس حر و مثلاً سران فتنه یک قیاس کاملاً اشتباه و نادرست است چراکه حتی اگر حر راه را بر روی امام حسین (ع) بست از روی اجبار و دستور یزید بود و حر خود به این امر راغب نبود و او حتی در برابر نفرین امام حسین (ع) که فرمودند مادرت به عزایت بنشیند به احترام مادر ایشان یعنی حضرت زهرا (س) سکوت اختیار کرد و ... حر گرچه در برابر امام بود ولی باطن و طینت پاک او موجبات توبه و بازگشت سریع او به سمت امامی بود که با آغوشی باز او را پذیرفت...
حال آیا مقایسه کسانی که با ادعای بدون سند تقلب، 8 ماه کشور را دچار بحران کردند و هیچ نقشی در راستای منافع ملی نداشتند و حتی به آرمانهای اساسی امام و نظام و انقلاب مانند اسلامت آن با شعارهایی همچون جمهوری ایرانی خدشه وارد کردند و یا حتی بعد از فاجعه عاشورای سال 88 این توهینکنندگان به مجلس عزای حضرت اباعبدالله (ع) و سوت و کفزنان را مردم خداجو میخواند و از برائت از این عناصر خودداری میکنند صحیح است...حال حتی اگر این مقایسه را درست و قابلتعمیم به قضایای مذکور بدانیم آیا راه برای توبه و بازگشت و اعتراف به گناه و اشتباه از سال 88 تا حالا برای این عناصر بسته بوده است...واقعاً چرا لب به جواب نمیگشایند و سخنی از توبه و بازگشت نمیزنند. مگر ریشسفیدان و بزرگان چندین بار آنها را به توبه و بازگشت دعوت نکردند. آیا مسئول توبه نکردن این عناصر هم نظام است...؟؟ آیا امام حسین (ع) حر را به توبه واداشت یا حر بهاشتباه خود پی برد و بهسوی حق شتافت...
آقای روحانی خود بهعنوان یک شخصیت باسابقه در اموری همچون شورای عالی امنیت ملی میدانند که نظام در برابر این عناصر چه سعهصدری از خود نشان داده و نظام برای بازگشت این عناصر آغوش گرمی داشته و دارد؛ اما آیا این اراده برای بازگشت وجود دارد؟ فعالین سیاسی اطراف این عناصر نیز همواره بجای دعوت به توبه، نظام را به بیقانونی در حصر و بازداشت خانگی متهم کردند. بهراستی اگر چنین عناصری در کشورهای دیگری مانند همان آمریکای مدعی آزادی حضور داشتند چه برخوردی با آنها میشد...؟؟ خلاصه نظام هنوز پذیرای توبه و بازگشت این عناصر هست. البته اگر اراده و نیت پاکی برای بازگشت به جبهه حق وجود داشته باشد...!!!!
ریاست محترم جمهور در بخش دیگری از سخنان خود در زنجان تعامل سازنده و مذاکره را یکی از درسهای کربلا دانستند و فرمودهاند که: درس و پیام امام حسین (ع) درس برادری، وحدت، گذشت و قبول توبه از یکدیگر است و درس کربلا همدرس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است... قطعاً مذاکره در چارچوب منطق و موازین خوب و مورد تأیید است اما به نظر میرسد درس و پیام عاشورا غیرازاین است. یقیناً یکی از درسهای کربلا قبول توبه است توبهای همانند توبهی حر؛ اما تعامل و مذاکره ... کمی بعید به نظر میرسد. واقعاً اگر درس کربلا مذاکره و تعامل بود چرا حضرت اباعبدالله (ع) دعوت به بیعت یزید را نپذیرفتند و مذاکره با فردی چون یزید را رد کردند و خود و خانواده خود را سپر اسلام قراردادند و با شهادت خود و 72 تن از یاران خود قیامی کردند تا امربهمعروف و نهی از منکر را احیا کنند؟ چرا حضرت عباس (ع) در برابر اماننامهای که برایشان آمده بود و خواستار مذاکره و مصالحه آن حضرت بایزیدیان شده بود لحظهای درنگ نکرد و حاضر به تنها گذاشتن ولی خود نشد وامان نامه را فوراً پاره کرد. امام حسین (ع) مذاکره و تعامل با عناصر بدصفتی که ذات خراب و غیرقابل اصلاحی داشتند و در پی دنیاطلبی بودند و این غیرقابل اطمینان بودن آنها نیز به اثبات رسیده بود را صرفاً یک امر بیهوده و حتی مضر میدانستند؛ چراکه تفاوتها در پایه و اساس بودند. درس کربلا درس ایستادگی و مقاومت در برابر زورگویی و سخن ناحق و پابرجا بودن روی حق و منطق خود است درسی که به احیای امربهمعروف و نهی از منکر که همان مبارزه با ظلم و فساد است میپردازد.
اما آیا وضعیت فعلی ما نظیر وضعیت عاشورا است و یا طرف مذاکره همان یزیدیان هستند که امام حسین با آنها مذاکره کرد...!!!! ما در وضعیت شعب ابیطالب هستیم که نیازمند مذاکره با دشمنان باشیم و یا بدر و خیبر و در اوج اقتدار...؟ البته باید ببینیم اقتدار را در چه تعریف میکنند...!!!
و در پایان لازم است به مسئولین کشور متذکر شویم که نباید با دستآویز شدن به ”کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا در مسائل بیارتباطی مانند مذاکرات، هر مسئلهای را با واقعه کربلا قیاس معالفارق نمود...
- ۹۳/۰۸/۱۵
- ۴۱۷ نمایش
ا